وقتی با هم برای اولین بار رفتیم تجریش! 15/06/91
دختر کوچولوی من دیگه اینقدر بزرگ شده که با مامانش تنهایی میرن گردش و کلی هم بهشون خوش میگذره. همیشه به مادر و دخترایی که با هم میرفتن بیرون حسودیم میشد، انگار حسادتم دیگه داره برطرف میشه !! دوشنبه سره کار نرفتم که در خدمت دخترم باشم با هم صبحانه خوردیم ، یک کم کارامون را کردیم ساعت یک ربع به سه بود که راهی تجریش شدیم. رفتیم پاساژ چرخیدیم مغازه ها را دیدیم امامزاده صالح رفتیم دعا کردیم، رفتیم شام خوردیم ، کافی شاپ رفتیم بستی خوردیم و ساعت 11 برگشتیم خونه! خیلی بهم خوش گذشت ! از داشتن دختر سه و نیم ساله فهیم تر از سنش به خودم می بالم ! ...
نویسنده :
مامان رزیتا
8:52